تبریزکهن-در نیمه دوم قرن بیستم که توسعه مصرف کودهای شیمیایی موجب افزایش عملکرد محصولات کشاورزی شد، همزمان با این افزایش عملکرد، مشکلات ناشی از مصرف کودهای شیمیایی نیز افزایش یافت.
به گزارش خبرنگار ما ؛در سال ۱۹۵۰ مصرف کودهای شیمیایی در جهان به ۱۴ میلیون تن رسید اما در سال ۲۰۰۰ این مقدار به ۱۴۱ میلیون تن افزایش یافت. در این مرحله در بعضی از کشورها، کشاورزان دریافتند که استفاده بیش از اندازه کود موجب اشکال در جذب مواد مغذی می شود.
تا اینکه بعدها مصرف کود شیمیایی در ایالات متحده آمریکا، اروپای غربی، ژاپن و حتی کشور چین به سطح ثابتی رسید. اما هنوز مصرف کودشیمیایی در شبه قاره هند و آمریکای لاتین، سودآوری مناسبی دارد. اگرچه افزایش مصرف کودشیمیایی موجب شد تولید غله جهان از سال ۱۹۵۰ تا سال ۲۰۰۰ به بیش از ۳ برابر افزایش یابد، متاسفانه امروزه دیگر از آن به عنوان معجزه تولید یاد نمی شود. چون اگر مصرف آن بیش از نیاز خاک باشد طبعا مواد مغذی اضافی از طریق آب های مازاد بر نیاز به سفره های آبی زیرزمین و یا رودخانه ها و درنهایت به دریاها می ریزند.
جلبک های دریایی با مصرف این مواد مغذی به سرعت رشد می کنند و هنگام تجزیه و متلاشی شدن همه اکسیژن موجود در آب های اطراف را مصرف می کنند، در نتیجه مناطق مرده وسیعی در اطراف خود به وجود می آورند که در آن هیچ موجود زنده دریایی قادر به ادامه حیات نیست؛ مثل منطقه مرده ای که در خلیج مکزیک به وجود آمد و همچنین سقوط سفره های زیرزمینی آبی در هندوستان. به عبارتی بازده تولیدمواد غذایی با روش های نادرست روی زمین به قیمت از بین رفتن بخش زیادی از تولیدات اقیانوسی می شود. یعنی محیط زیست آبزیان هم آسیب فراوانی می بیند.
در اروپای غربی تجمع کودهای نیتراته در آب های زیرزمینی موجب شد اتحادیه اروپا مقرراتی را برای محدود کردن مصرف کودهای شیمیایی وضع کند. درکشور دانمارک کشاورزان موظف شدند برای کاربرد کودهای ازته گزارش سالانه به منظور ایجاد موازنه بین میزان درخواستی و میزان نیاز محصولات کشاورزی به دولت ارائه کنند. اگر در گزارش نشان از گریز ازت زمین ها به سوی آب های زیرزمینی باشد، در آن صورت کشاورزان جریمه می شوند. در این رابطه مسوولان ایالت آیووای آمریکا که از وجود ازت در آب های زیرزمینی نگران شدند، بر مصرف کودهای شیمیایی مالیات وضع کردند تا کشاورزان را از مصرف بیش از حد بازدارند.
منابع خاک و آب کشور با چالشهای مهمی همچون کمبود آب، بحران بازده مصرف آب در بخش کشاورزی، چالشهای مدیریت آب در مزرعه (رابطه آب، خاک و گیاه)، شور شدن خاکها، آلودگی خاکهای کشاورزی، آبها و محصولات، کاهش بنیه غذایی خاکهای کشاورزی، روند ثابت و بعضاً حتی نزولی تولید محصولات کشاورزی، تغییر اقلیم، مواد آلی، آینده مبهم منابع خاک و آب و تهدید امنیت غذایی کشور روبهرو است.
فرسایش خاک یک معضل برای کشاورزی در نواحی استوایی و نیمه خشک می باشد و به علت اثرات دراز مدتش بر روی حاصلخیزی خاک و کشاورزی پایدار، از اهمیت زیادی برخودار است . فرسایش خاک با رسوبگذاری، آلودگی و تشدید سیلاب ها باعث وارد آمدن صدمات محیطی می شود. در آفریقا، آمریکای جنوبی و شمالی خاک به میزان ۱۰- ۵ تن در هکتار در سال و در آسیا تقریبا ۳۰ تن در هکتار در سال توسط آب و باد فرسایش می یابد.
فرسایش خاک در ایران بسیار شدید است. در نقاط مختلف کشور انواع و اشکال مختلف فرسایش مشاهده می شود. در نقاط شمالی و شمال شرقی و شمال غربی و همچنین در مناطق کوهستانی بیشتر فرسایش آبی و در نقاط مرکزی و جنوبی و جنوب شرقی فرسایش آبی و بادی حکم رواست. گل آلود بودن کلیه رودهای کشور در مواقع بارندگی و آب شدن برف ها از اعلائم فرسایش شدید خاک است. به عنوان مثال طغیان رود کارون و جریان شدید سیلاب های ناگهانی سبب تخریب شدید خاک می شود، به طوری که تخمین زده اند با در نظر گرفتن دبی ۵۰۰۰ متر مکعب آب در ثانیه و جریان حداقل ۵ روز، حدود ۲۱۶ میلیون تن خاک از این ناحیه خارج می شود.وجود رسوب سالیانه حدود یکصد میلیون مترمکعب خاک در پشت سد های کشور، دلیل روشنی بر بالا بودن تخریب اراضی در حوزه های بالادست سدها است. طبق مطالعاتی که در ایران صورت گرفته، سالانه حدود یک میلیارد تن خاک بر اثر فرسایش از بین می رود.
رعایت اصول صحیح کشاورزی تا اندازه ای از فرسایش خاک توسط عامل انسانی جلوگیری به عمل می آورد.
این اقدامات که با توصیه و راهنمای واحدهای مختلف مملکتی به ویژه موسسه تحقیقات خاک وآب انجام شده عبارتند از:
– رعایت تناوب صحیح در کشاورزی
– عدم استفاده از زمین های با شیب زیاد برای امور زراعی.
– عدم کاشت زمین های نامناسب و پر شیب در دامنه کوه ها به عنوان زمین زراعت دیمی.
– شخم زمین در جهت صحیح (خودداری از شخم زمین در جهت شیب زمین).
– تراس بندی زمین هایی که شیب آن ها زیاد است.
– ایجاد مجاری انحرافی برای آب های زائد که باعث فرسایش خاک می شود.
– لخت نگذاشتن زمین (کاشتن گیاهان متناسب در فاصله زمانی دو محصول اصلی)
– جلوگیری از ریزش و لغزش خاک.
– خودداری از شخم بی رویه و بی موقع به منظور جلوگیری از فرسایش آبی و بادی.