در اعتقاد فرد انقلابی یعنی این که رهرو ولایت باشی، از، ولی فقیه و رهبر زمانهات جلو نزنی و چشم و گوش به اشاره و اوامر این جایگاه دوخته باشی؛ چرا که هیچ احدی بهتر از اولیای الهی صاحب حق ولایت (و برخوردار از هدایتهای ربوبی) صلاح مملکت و دولت و جامعه را درک نمیکند […]
در اعتقاد فرد انقلابی یعنی این که رهرو ولایت باشی، از، ولی فقیه و رهبر زمانهات جلو نزنی و چشم و گوش به اشاره و اوامر این جایگاه دوخته باشی؛ چرا که هیچ احدی بهتر از اولیای الهی صاحب حق ولایت (و برخوردار از هدایتهای ربوبی) صلاح مملکت و دولت و جامعه را درک نمیکند و نمیداند.
در دین ما ولی جامعه فردی هست هوشمند با بهره گیری از مشاوران مختلف تصمیم های مهم را اتخاذ می کند ریشه این اطلاعت پذیری به صدر اسلام برمی گردد در آنجایی که پیامبر اکرم بر اساس صلاحدید گروهی که مامور محافظت گذرگاهی در جنگ احد نموده بودند ولی متاسفانه عدم ولایت پذیری عده ای منجر به تغییر سرنوشت جنگ گردید ومسلمانان جنگ برده را واگذار نمودند.متاسفانه ضررهای این عدم تبعیت ولایت مدار نما از صدر اسلام تاکنون ادامه دارد. فرزندان ولایت کسانی نیستند که با امام (ره) عکس دارند و عکس راه امام رفته اند؛ فرزندان ولایت کسانی نیستند که از قِبَل امام و انقلاب گردنی کلفت کردهاند و حالا در مقابل انقلاب و، ولی فقیه نعره میکشند؛ فرزندان ولایت جوانانی هستند که در حال حاضر مقابل جبهه شر و طاغوت زمان در حال جنگ نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند.
مدّعیان ولایتمدار فراوانند، امّا ولایتمداران واقعی کم و اندک میباشند. امام صادق(ع) با تبیین علائم هر یک، صفوف ولایتمداران اصلی را از غیر آن جدا فرموده است، آنجا که میفرماید: «الشِّیعَهُ ثَلاَثٌ؛ مُحِبٌّ واوٌّ فهُوَ مِنّا وَمُتَزَیّنٌ بِنَا وَنَحْنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا، وَمُسْتَأکِلٌ بِنَا النَّاسَ وَمَنِ اسْتَأکَلَ بِنَا إِفْتَقَرَ: شیعه سه گروه هستند: دوستدار عمیق [اهل بیت]. پس او از ماست. [گروهی که] به وسیله ما زینت مییابند و ما [نیز] زینت هستیم برای کسی که بهوسیله ما زینت یابد. [سوم، گروهی که] بهوسیله ما از مردم میخورد [و ما را وسیله درآمد زندگی خود قرار میدهد] و کسی که بهوسیله ما امرار معاش کند، فقیر میشود» (ابنبابویه، ۱۴۰۳ق.: ۳۰۱).
شیعه واقعی سراپا تسلیم فرمان امام خویش میباشد و هرگز اهل بیت را رها نخواهد کرد، چنانکه آن حضرت در جای دیگر فرمود: «کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ شِیعَتِنَا وَ هُوَ مُتَمَسِّکٌ بِعُرْوَهِ غَیْرِنَا: دروغ پنداشته آن کس که خود را شیعه ما میداند، ولی به ریسمان (سرپرستی و ولایت) غیر ما (اهل بیت) چنگ میزند»» (ابنبابویه، ۱۳۹۱: ۴۵)، چراکه رستگاری و سعادت ابدی جز در سایه پذیرش امامت امامان معصوم(ع) میسر نیست.
امام صادق(ع) در روایت دیگری میفرماید: «شیعه ما نیست کسی که به زبان بگوید شیعه هستم، ولی در عمل با ما مخالفت کند و آثار ما را زیر پا گذارد، لیکن شیعه کسی است که با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پیروی کند و مانند ما رفتار نماید. چنین کسانی شیعه واقعی ما هستند» (عاملی، ۱۴۱۲ق.، ج ۱۱: ۱۹۶). طبق این روایات ولایتمداران اصیل کسانی هستند که در قول و فعل، در بیان و رفتار و نیز در زبان و در دل، ولایتپذیر هستند و همواره اطاعت از ایشان را وظیفه خود میدانند.
مؤلّفه اصلی ولایتمداری، اطاعت بیچون و چرا از ولیّ خداست. اطاعتی مخلصانه و از روی آگاهی و بر اساس حبّ به ولایت، همانگونه که خداوند درباره افرادی که ولایت رسول گرامی اسلام(ص) را میپذیرند، چنین میفرماید: Pفَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا: به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافهای خود، تو را به داورى طلبند و آنگاه از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند و کاملاً تسلیم باشندO (النّساء/ ۶۵).
حضرت علی(ع) افراد ولایتمدار را چنین نصیحت میفرماید: «به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید و به آن سو که میروند، پی آنها را بگیرید … اگر ایستادهاند، بایستید و اگر برخاستهاند، شما نیز برخیزید. به آنان پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان بازپس نمانید که هلاک میشوید.
آنها که ادّعا میکنند خداوند را دوست دارند و به ولایت و سرپرستی او علاقه دارند، باید از فرستاده او نیز پیروی کنند تا مورد محبّت الهی قرار گیرند (آلعمران/ ۳۱). البتّه برای رسیدن به مقام اطاعت باید از قدرت ایمان کمک گرفت و دل را در چشمهسار معرفت، از رذائل شستشو داد. در خطبه فدکیّه، حضرت فاطمه زهرا(س) علّت جامعهشناختی اطاعتناپذیری از ولایت را چنین بیان میفرماید: «أَلاَ قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إِلَى الْخَفْضِ: (ای انصار!) به هوش باشید! من میبینم شما به سوی تنبلی و تنآسایی و عافیتطلبی میروید. این سخن حضرت زهرا(س) نشاندهنده آن است که ولایتمداری تنها در سخن نیست، بلکه در عمل باید آن را نشان داد.الان در شرایطی هستیم که پاندمی کرونا سراسر جهان را درگیر نموده است از زمان شروع این پاندمی شاهد مواضع هوشمندانه وداهیانه مقام معظم رهبری بوده ایم خودشان در همه امور همراه مدافعان سلامت بودند دستوراتشان در مسیر ستاد ملی کرونا تنظیم کرده اند کیفیت وشیوه برگزاری مراسم عزاداری را در راستای دستورات این کمیته برنامه ریزی فرموده اند.در مقابل افرادی را می بینیم که خودسر در حال پیاده کردن منویات فکری خویش هستند .مقام معظم رهبری هوشمندانه خطر شیعه انگلیسی را تشخیص داده اند ود رخصوص حرمت قمه زنی دستوراتی محبت نموده اند وبا درایت کامل می دانند که این قمه زنی یادگار استعمار پیر انگلیس هست که برای ضربه زدن به اسلام وشیعه علوی تدارک دیده شده است.در حال حاضر شاهد هستیم که روحانی ادعا می کند که در مجلس عزاداری ویروس تحت امر امام حسین ع هست یا کسی که در مراسم عزاداری فوت می کند مشابه شهدای مدافع حرم هستند! اشعث بن قیث را در تاریخ می بینیم که در مقابل امام می ایستد، دخترش امام معصوم را به شهادت میرساند و پسرش در کربلا مقابل امام حسین علیه السلام می ایستد اینها نمونه ای از افراد ولایت ستیزی هستند. شیعه پرنده ایست که دارای دو بال می باشد، بالی با رنگ سرخ و بالی دیگر هم به رنگ سبز و سپری فولادین هم دارد. در ادامه می گوید: بال سرخ این پرنده الهام گرفته از عاشورا و کربلا و قیام امام حسین(ع) و بال سبز رنگ الهام گرفته از مهدویت است. اما افق پرواز این پرنده بلند تر از تیرهای ما می باشد، این پرنده زره فولادی دارد، درصورتی که تیرهای ما با او هم برسد، کارگر نمی باشد و آن زره هم ولایت پذیری مردم شیعه است. ولایتمداری زمانی خود را نشان میدهد که در جایی که نظر من با نظر ولی فقیه متفاوت است، من نظر خود را زیر پا بگذارم و به نظر رهبرم عمل کنم. ممکن است در جایی نیز نظر من و رهبرم شبیه هم باشد اما من مطابق نظر خودم عمل میکنم ولی هزینه آن را پای رهبرم مینویسم و منت آن را بر سر رهبرم میگذارم. در این شرایط باید بدانیم که در جایی که نظر رهبرمان را بر نظر خودمان ارجحیت دادیم، در امتحان ولایتمداری سربلند شدهایم.
چرا ما اینجوری هستیم؟ چرا بیتعارف صحبت نمیکنیم؟ الهی فدای مدافع ولایت، فاطمۀ زهرا(س) بشوم. همین که فاطمه، علی را از محاصره و کشته شدن در مسجد نجات داد، دید علیبنابیطالب سرش را انداخته پایین، دارد آرام از میان نامردهای شماتتگر عبور میکند. یک دفعهای صدایش را بلند کرد فرمود: روحی لِروحِکَ الفداء وَ نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء یا اباالحسن، إن کُنتَ فِی خَیرٍ کنتُ معَک، وَ إن کُنتَ فِی شَرٍّ کنتُ معَک(*) جان من فدای تو! من سپر بلای تو! یا اباالحسن! اگر در وضعیت خوبی باشی من با تو هستم، اگر در هر شرایط دشواری باشی من با تو هستم، یعنی آی اهل مدینه! بدانید این فاطمه است که دیوانه و پروانۀ علی است.
احمد بای بوردی