به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، شورای شهر تبریز این روزها رسما وارد فاز حرفهای تبلیغاتی و یهلاقبای بدون ضمانت اجرایی و واهی شده است. از نامگذاری خیابان های با نام های خاص تا صحبت چندین مرتبه تکراری از اجرای طرحهای مختلف در پارک بزرگ و اعتراف یکی از اعضای شورای شهر برای بد قول […]
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، شورای شهر تبریز این روزها رسما وارد فاز حرفهای تبلیغاتی و یهلاقبای بدون ضمانت اجرایی و واهی شده است. از نامگذاری خیابان های با نام های خاص تا صحبت چندین مرتبه تکراری از اجرای طرحهای مختلف در پارک بزرگ و اعتراف یکی از اعضای شورای شهر برای بد قول نشدن شهردار و شورا در اعتراف به این که هنوز یک دهم درختان از یک میلیون اصله محقق شده است و از این قبیل حرف و حرف و حرف…
بینتیجه ماندن نمایش تبلیغاتی شورای پنج و شهردارش در قبال یکسانسازی قرارداد کارمندان و کارگران مجموعه شهرداری و پروژههای نیمه کاره مانده متعدد برگ زرینی از افتخارات شورای پنجم و شهردار ساعی است.
خستگیناپذیری و همت بالا در دادن وعده و وعید خود کاری ستودنی است! نمونهای از آن همین اظهارات اخیر و ملامتانگیز موسایی معاون شهردار تبریز پیرامون پارک بزرگ تبریز است.
یادآور میشود که قریب به ۵ دهه از ساخت این پارک تاریخی میگذرد و همچنان عوامل شهرداری تبریز اینچنین در وعده دادن بی سرانجام آستین بالا میزنند: «شهرداری تبریز مصمم است پارک بزرگ تبریز را به عنوان تفرجگاهی بزرگ در غرب تبریز که از نظر توسعه فضای سبز و توسعه اماکن گردشگری بسیار حائز اهمیت است، اجرا کند» .
حال این اعتماد به نفس و همت والا همچنان رو به گسترش است و کارخانه وعده همچنان در حال تولید چرا که در ادامه آخرین افاضات خود افزوده است: در جلسهای با استانداری آذربایجانشرقی مقرر شد از «میدان چایی» تا «سه راهی اهر» نیز جزو محدوده پارک بزرگ تبریز محسوب شود تا بتوانیم از ظرفیتهای «میدان چایی» در زمینه گردشگری استفاده کنیم.
کار از این نیز فراتر است، شهردار تبریز که هم اکنون بعد از کلی وعده و وعید اندر پایان پروژه میدان آذربایجان و دیگر پروژههای عمرانی بزرگ بافت فرسوده همچون میار میار در جا میزند، اکنون درباره مسایل بین المللی اظهار نظر می کند.
وی در اظهاراتی عجیب که نشان از عدم شناخت جایگاه خود دارد پیرامون سیاست بینالملل اظهار نظر میکند!
سئوال اینکه این نگاه و اعتماد به نفس و حمایت این چنینی در کدام وظیفه سازمانی شهردار تبریز آمده است؟ آیا شهردار تبریز متوجه جایگاهی که در آن قرار گرفته است نمیشود؟ اصولا اگر قرار بر حمایت است این مقام مسوولِ بالاتر است که ایشان را باید حمایت کند و نه بالعکس!
آیا اظهارات سیاسی وی آن هم در امور بینالملل از عدم درک موقعیت کنونی و وظیفه ذاتی سازمان زیرمجموعه شهرداری برای اقدامات موثر همچون پر کردن چاله چولههای رها شده کوچههای شهر با آسفالت مناسب و پایان دادن به پروژههای عمرانی نیمه تمام نیست؟
ناگفته پیداست که تکلیف شهروندان با شهرداری تبریز در انجام امور شهر به نحو احسن پرثمرتر و حمایتیتر بنظر میرسد تا ارائه نظریه حمایتی و سیاسی آن هم به صورت آمرانه…
وی متخصص در کدام امور سیاسی است که این چنین رفتار میکند و مهر تایید بر مواضع نظام جمهوری اسلامی میزند؟!
آیا بهتر نیست امر کارشناسی در علوم سیاسی را به نفع سیاستمداران کنار بگذارد و برود چارهای به حال مسیر گشایی نیمه تعطیل حاشیه شهر بزند؟
بدون شک وی اگر در امور شهر کوشاتر باشد شاید مورد حمایت شهروندان فهیم تبریزی قرار گیرد تا این که درس مواضع اصولی نظام را تایید و تصدیق کند و با تمام ناکارآمدیهای مجموعه عریض و طویلش مردم را مخاطب قرار دهد.
شهردار تبریز را چه کسانی به غیر از شورای پنجم به کرسی ریاست رساندهاند که حد و مرز اظهارات سیاسی خود را نمیداند؟ آیا علاوه بر نظارت بر امور کارها در شهر به اظهارنظرهای وی نیز نظارتی نیست؟! بدون شک شهردار تبریز باید از نو بر وظایف سازمانی خود آگاه تر شود.