پشت پرده ریزش بورس در آستانه انتخابات ۱۴۰۰؛ دخالت دستوری یا بازی خطرناک سیاسی؟!
پشت پرده ریزش بورس در آستانه انتخابات ۱۴۰۰؛ دخالت دستوری یا بازی خطرناک سیاسی؟!
تبریزکهن-علیرضا تاجریان - صبح دیروز (شنبه) جمعی از سهامداران در مقابل سازمان بورس تجمع کردند. در این تجمع شعار‌هایی علیه سازمان بورس سر داده شد و عده‌ای به ساختمان این سازمان تخم مرغ پرتاب کردند.
تبریزکهن-علیرضا تاجریان – صبح دیروز (شنبه) جمعی از سهامداران در مقابل سازمان بورس تجمع کردند. در این تجمع شعار‌هایی علیه سازمان بورس سر داده شد و عده‌ای به ساختمان این سازمان تخم مرغ پرتاب کردند.
امروز هم گروهی از مالباختگان بازار بورس و سرمایه مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کرده و خواستار استیضاح وزیر اقتصاد و برخورد با مسئولان متخلف و احیای حقوق خود شدند.
این اعتراض پس از قیمت‌گذاری دستوری در بازار بورس ایران اتفاق افتاده و ضرر سنگین سهامداران خرد و حقیقی از پیامدهای منفی آن است.اقدامی که رئیس سازمان بورس به آن اذعان کرده است. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفته است: «ضرر سهامداران، عرضه محصولات در بازار آزاد به قیمت گزاف و سرازیر شدن درآمدهای کلان به جیب واسطه‌ها از پیامدهای منفی قیمت‌گذاری دستوری در بورس است و بر همین اساس نهادهای بالادستی برای مقابله با چنین روندی در فرآیندهای بازار رقابتی دخالت نکنند.»
می توان سه تحلیل درباره پشت پرده ریزش بورس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ مطرح کرد؛

دخالت دستوری یا بازی خطرناک سیاسی؟!
تحلیل اول:
چند روز پیش یک تحلیل درباره وضعیت بازار بورس می خواندم که نگاه سیاسی به موضوع ریزش بازار بورس داشت؛
« بعید است که روحانی دولتش را این گونه تمام کند و بورس ارزان را دو دستی به دولت بعدی تحویل بدهد.
به نظر من روحانی، بورس را برای راند آخر نگه داشته است. شاید آبان و آذر برای این بازی زود بود و به همین علت بورس پایین نگه داشته شد و علی رغم بهبود وضعیت سود آوری شرکت‌ها و بهبود قیمت جهانی نفت و فلزات  هر بار بورس منفی‌تر شد.
کار دولت با بورس تمام نشده و به نظر من وقتی زمانش برسد (مثلا بعد از تصویب بودجه و یا بهمن ماه و شرایط خاصش و یا هر روز دیگری) دعوای زرگری وزیران هم تمام خواهد شد، دستورات و ژست‌های حمایتی از راه خواهند رسید و بار دیگر بورس بر مدار رشد قرار خواهد گرفت، منتها این بار در صورت چند برابر شدن قیمت نیز کسی بر طبل حباب نخواهد کوبید.
اصلاح بنیادین و قیمتی بورس خیلی وقت است تمام شده و ریزش‌های بیشتر صرفا دستکاری بورس است و هیچ عنوان دیگری ندارد.»
تحلیل دوم:
تحلیل اول یک روی سکه را نشان می دهد؛ آن روی سکه می تواند بازی خطرناک سیاسی جریان رقیب دولت روحانی در بازار بورس باشد. این روزها در بازار بورس کشور که به عنوان روزهای خونین بازار سرمایه از آن یاد می کنند، شاید برای جریان رقیب و مخالفان دولت روحانی یک استراتژی دو سر برد باشد؛ ادامه ریزش بازار بورس در آستانه انتخابات ۱۴۰۰، شاید شکل اعتراض تخم مرغی سهامداران را تغییر داده و حتی به اعتراض های خشونت بار تبدیل شود. اعتراض هایی که دولت روحانی را هدف می گیرد و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ کار برای این دولت و جریان حامی اش تمام می شود. هزینه ریالی هم که جریان رقیب و مخالف دولت روحانی در شرایط امروز بازار بورس برای انجام این بازی خطرناک سیاسی می کند، پس از انتخابات سال ۱۴۰۰ نه تنها جبران می شود، بلکه به سودآوری هم خواهد رسید. چرا که خریدهایی که در این شرایط خونین و نقاط تاریک بازار بورس ایران در کف قیمتی خریداری می شود، بهترین استراتژی بلندمدت برای کسب سودآوری است.
تحلیل سوم:
شاید هیچ کدام از این دو تحلیل درست نباشد و تحلیل سوم پشت پرده بازار بورس ایران را نمایان کند. این تحلیل به نقش حقوقی های پدرخوانده و بازارگردان ها در بازار بورس می پردازد؛ این شرکت های حقوقی و بازارگردان ها از چنان قدرتی در بازار بورس برخوردار هستند که می توانند در صورت عدم نظارت و برخورد دستگاه های ذیربط ، به عنوان بازیگران اصلی بازار سرمایه، با کف سازی در بورس و خشک شدن سهام در بازار سرمایه، ایجاد ترس در سهامداران خرد و حقیقی و انجام نوسان گیری با هدف کسب سود در کوتاه مدت، مسیر حرکت بازار سرمایه را تغییر دهند.

با تخلف پدرخوانده های حقوقی و سلاطین بورس برخورد شود
مهم نیست کدام یک از این سه تحلیل درست یا نادرست است؛ آنچه اهمیت دارد خسارت سنگینی است که سهامداران خرد و حقیقی از این بازی بازیگران بورس متحمل شده اند. سهامدارانی که با وعده و عید به این بازار دعوت شده اند اما امروز دعوت کنندگان به آنها می گویند سود و زیان طبیعت بازار سرمایه است و خودتان مسئول ضرر و خسارتی هستید که در این بازار به شما تحمیل شده است.
این سه تحلیل، نشان می دهد به احتمال زیاد علت ریزش بورس، یکی از این عوامل باشد؛ ۱- دخالت دستوری، ۲- بازی خطرناک سیاسی و ۳- تخلف بازیگران حقوقی و بازارگردان ها. مهم نیست کدام یک از این عوامل در پشت پرده ریزش بورس قرار دارد، آنچه اهمیت دارد این است که بازار بورس در این شرایط به حال خود رها نشود.
نکته مشترک هر سه تحلیل یک چیز است؛ تخلف در بازار بورس. حقوقی های پدرخوانده و سلاطین بورس هم بازیگران اصلی انجام این تخلف بزرگ هستند؛ آنها عامل دولت باشند یا عامل جریان رقیب و مخالف دولت و یا عامل خودی، در هر سه حالت بازار سرمایه را به قتلگاه سرمایه‌های مردم تبدیل کرده‌اند.
اعتراض روز گذشته سهامداران در مقابل سازمان بورس و تجمع امروز آنها در مقابل مجلس شورای اسلامی،  نشان داد استراتژی صبوری در مواجهه با شرایط امروز بازار سرمایه کشور معقول نیست و ادامه این شرایط، بورس را به یک مسئله جدی و بحران برای کشور تبدیل خواهد کرد. در این شرایط باید دستگاه قضائی برای برخورد با متخلفان ورود کند و سازمان بورس و اوراق بهادار نیز سکوت نکند و مماشات با پدرخوانده های حقوقی و سلاطین بورس را کنار بگذارد.