تبریزکهن-محمدرضا ایـازی/گردشگری یک بخش کلیدی درحال توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است که استراتژی برای هتلداران و صاحبان امکانات اقامتی و رستورانی که می خواهند گردشگران را جذب کنند تاثیر گذار خواهد بود که متاسفانه در کشورما به آن کمتر توجه شده و اکثرا از آن غفلت کرده ایم.
به گزارش خبرنگار ما ؛ نحوه جذب گردشگر و توریسم سوالی است که رستوران داران، هتلداران، صاحبان مراکز تجاری، اقتصادی، تفریحی و …به طور کلی امکانات اقامتی در سراسردنیا ازمختصصین این حوزه می پرسند و انتظار دارند اطلاعات به روز برای ارایه به گردشگران در اختیار هلدینگ آنان قرار گیرد.
ترویج گردشگری یکی از اهداف اصلی بسیاری از ملل ها و دولت های ملی یا محلی است و درک اینکه از چه اهرم هایی برای جذب بازدیدکنندگان جدید استفاده کنند، بزرگترین نگرانی آنهاست.
زیرا تصمیم گیری درمورد مکانی برای بازدید، اقدام داوطلبانه مسافری است که در مواجهه با تنوع باورنکردنی پیشنهادها، پیشنهادی را انتخاب می کند که احساس می کند می تواند رفاه مورد نظر او را تضمین کند.
اگرچه از یک سو رقابت و پیشنهاد مکانهای جدید هر روز افزایش مییابد،ازسوی دیگر، شناسایی جایگاههای بازاری که در آن میتوان قلمرو خود را در آن قرار داد، اهمیت فزایندهای دارد. به این ترتیب شما این مزیت را خواهید داشت که تلاش خود را در جهت اهداف دست یافتنی متمرکز کنید و ویژگی های گردشگری را بدانید که می تواند مکان ما را برای سفر خود انتخاب کند.
الزامات شناخت ویژگیهای گردشگر،سرگرمیها و علایق او، به ما این امکان را میدهد که از طریق شبکههای اجتماعی که طبیعتاً حول محور علایق مشترک ساخته شدهاند، راحتتر به او دسترسی پیدا کنیم. همچنین به ما این امکان را می دهد که در میان وبلاگ نویسان و افراد معتبر در آن بخش خاص، «تصادفی» پیدا کنیم و رویدادهای احساسی جذابی را با آنها سازماندهی کنیم.
اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چگونه این اقدامات را در یک استراتژی سازماندهی کنیم که به ما امکان دهد بدون نیاز به سرمایه گذاری های نقدی بزرگ، اما با سرمایه گذاری انرژی خود به روش های دیگر، به موفقیت برسیم. در دوره رونق همه چیز واضح است که برای درک قدرت پول کافی است موفقیت اخیر دبی را که تا چند سال پیش فقط یک نوار بیابانی بود می توان الگو قرار داد.
نقطه عطف در این مقوله آن است تا آنجا که به لجستیک مربوط می شود، ما با کارهای عمده سروکار نداریم و فرض می کنیم که مجموعه ای اساسی از زیرساخت ها در دسترس داریم، یعنی جاده های متصل و فرودگاه های نزدیک. من نمی خواهم به جنبه هایی بپردازم که مسئولیت مدیران محلی نیست، بلکه دولت های مرکزی هستند. در هر صورت، باید به خاطر داشته باشیم که حتی یک مکان منزوی نیز می تواند جذاب باشد و فعالیت های توریستی را ترویج دهد و کسانی را که به دنبال “مکان ایزوله” هستند هیجان زده کند.
با اندکی تامل می تواند حدس زد ،وقتی یک گردشگر به مکانی میرسد و کاغذهایی را روی زمین میبیند، علاقهای به این ندارد که آیا آن کاغذ باید توسط یک کارمند دولتی جمعآوری میشد یا شخصی، نتیجه او فقط این است که “کسی آن را جمع آوری نکرده است”. در این مورد صدها مقصر وجود دارد: اولی کسی است که آن را روی زمین انداخت (و ما باید مجازات های سختی برای این اعمال کنیم) اما بقیه کسانی هستند که آن را دیدند و کاری انجام ندادند.
این گذر عاطفی که باید انجام دهیم دقیقاً با روشی متفاوت از برقراری رابطه ما با شهر مطابقت دارد. مکانی که در آن زندگی می کنیم، فضاهایی که با دیگران به اشتراک می گذاریم، دیگر نباید به عنوان یک «فضای عمومی»، بلکه به عنوان یک «خیر مشترک» تلقی شوند. اگر شهر هم مال من باشد، در واقع، دیگر خیابان دیگران را تمیز نمیکنم، بلکه عاشق مکانی هستم که در آن زندگی میکنم.
از سنوات قبل ثابت شده است که در جایی که حس مکانهای عمومی یک کالای عمومی است، روح مکان تغییر میکند و این فضای مثبت بلافاصله توسط کسانی که بومی نیستند، گردشگران یا بازدیدکنندگان گاه به گاه درک میشوند. زیرا در حقیقت جاده پاک برای جذب و هیجان کسی جز آن هزار نفر کوچک کافی نیست
در کل گردشگری یک پدیده جهانی با ساختار کلی تقریبا غیرقابل مدیریت و کلان بعدی است که ارتباط آن را می توان از یک قدرت تأثیرگذار فراگیر در زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی خواند.
براین اساس یک ساختار شبکه ای جهانی و بسیار پیچیده از ارائه دهندگان خدمات که برای برآوردن نیازهای گردشگری افراد، گروه ها و توده های سیار طراحی شده است. گردشگری تا زمانی که وجود داشته است قطبی شده است: موقعیت های متعددی را بین تایید کامل یک تحقق غنی از وجود با ادعای آرامش و طرد انتقادی بر اساس این فرض که سرگرمی کسالت سرگرمی و تخریب محیطی قابل اجتناب باعث آسیب سیستماتیک می شود آشکار می کند.
این روند به بسیاری از رشتهها فضا و میدان میدهد تا به حوزه موضوعی گردشگری یا توریسم به روشی خاص نزدیک شوند. اگر امروز از علم گردشگری صحبت میشود، منظور یک انجمن تحقیقاتی چند رشتهای به معنای یک «رشته مقطعی» باز است که قطعاً شامل کاربردهای احتمالی است. آنچه گم شده است، یک تحقیق گردشگری جامع نگر است. از سوی دیگر، آنچه در دسترس است، درمانهای موضوعی بیشماری، مطالعات موردی، رویکردها، نظریهها و دیدگاهها در رشتههای فردی از جمله اقتصاد، جغرافیا، روانشناسی، معماری، بومشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی و پزشکی است.
پس از یک تئوری گردشگری اقتصادی، تجاری و همچنین به صورت نهادینه شده، رویکردهای مطالعات فرهنگی، ارائههای کلی و مشارکتهای تاریخی۵ بهطور آشکاری تأخیر دارند.
تاریخ فرهنگی و اجتماعی و همچنین مردم شناسی تاریخی مدتی است که به روی مناطق مشکل دار گردشگری باز شده است، اما از نظر اهمیت در مقایسه با مطالعات علوم اقتصادی و اجتماعی متفاوت است.
در انجام این کار، اگر بخواهیم جلوه های گردشگری زمان حال را درک کنیم، نمی توان پیش نیازهای تاریخی و تحولات عادات سفر و سبک تعطیلات را نادیده گرفت.
این قاعده نه تنها به اصطلاحات و مفاهیم مرتبط با شی، بلکه به اهداف دانش موضوعی خاص نیز اشاره دارد. انجام تحقیقات گردشگری تاریخی در چارچوب علم تاریخی با قصد نگارش تاریخ گردشگری (یا بخشهای منفرد آن) مطابقت ندارد.
به هر روی اجماع کلی وجود دارد که گردشگری باید به عنوان یک پدیده مدرن درک شود و مرحله توسعه آن در چارچوب جامعه بورژوایی از اواسط قرن ۱۸ آغاز شد. با این حال، این امر، انواع سفرهای قدیمیتر و «مرتبط» را که حداقل در اینجا ذکر شده است، مستثنی نمیکند.
همه سفرها سفر توریستی نیستند. تحرک روش های زیادی را می شناسد. منطقی است که بین سفر به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف (مانند اخراج، مهاجرت، جنگ، مذهب، تجارت) و سفر به عنوان یک هدف به خودی خود درمفهوم رمزگذاری شده گردشگری ( آموزش، آرامش، اوقات فراغت، فراغت، معاشرت، سرگرمی ).
سفرهای تفریحی و آموزشی در دوران باستان و پیش از آن در فراعنه مصر وجود داشته است. در اینجا سفرهایی ثبت شده است که انگیزه آنها رفتار تجملی، سرگرمی، گسترش تجربه و آرامش بوده است. اقشار ممتاز مردم تمایل داشتند برای تفریح سفر کنند. همانطور که از کتیبه های آنها پیداست، آنها از بناهای تاریخی معروف و شواهد فرهنگ مصر باستان، از جمله هرم پلکانی سقارا، ابوالهول و اهرام بزرگ جیزه – “ساختارهایی که هزار سال قبل از آن ساخته شده بودند” بازدید کردند. یونانیان از سنت های مشابه پیروی می کردند.
اما ما ایرانیان چگونه در این بازار سهمی داشته باشیم؛ چگونه در پس زمینه هزاران پیشنهاد از شهرها و کشورهای دیگر گم نشویم؟ چگونه می توان صاحبان این صنوف را متقاعد کرد که می توان در کشورمان ایران به راحتی استراحت کرد و یک شهر کوچک دور از پایتخت های گردشگری لذت بخشی را به ثبت رسانید.
همانطور که سال های اخیر نشان می دهد، این سؤالات را می توان در همه کنفرانس ها، میزهای گرد و انجمن های اختصاص داده شده به توسعه گردشگری در ایران هم شنید.این مسائل نه تنها برای مسئولان، بلکه مدیران آژانسهای مسافرتی، صاحبان هتلها و رستورانها، مدیران موزهها، آسایشگاهها و حتی ساکنان محلی که محل زندگی خود را در تعطیلات اجاره میدهند می تواند در اقتصاد خرد کمک حال مردم باشد.
بر اساس تجزیه و تحلیل تجربیات گردآوری شده دراروپا وکشورهای توریست پذیر و ارتقای قلمرو دربازار گردشگری همچنین برخی از مشاهدات و نتیجه گیری های انجام شده درحین تحقیق برروی پروژه های گردشگری می توان خلاء ها و حلقه های مفقوده را شناخت و به آن آرمان ها دست یافت.
منبع:پایگاه خبری آرمان تبریز